قم رمان
دانلود رایگان رمان قدیمی pdf
دانلود رمان یار و یاور اثری از آسمان_۶۵
خلاصه کتاب
در کمد ریلی رو باز کردم و وارد شدم و نگاهی به کت و شلوارم‌هام انداختم... کت شلوار مشکیم و برداشتم و پوشیدم و رفتم سمت کشوی ساعت‌ها... درش رو باز کردم یکی از ساعت‌هام رو برداشتم و گذاشتم توی دستم... کشوی بعدی رو باز کردم و کراوات مشکیم و برداشتم و اومدم ایستادم جلوی آینه و بستمش... دستی به ریش سفیدم کشیدم و مرتبش کردم...
مطالب پر لایک
درباره سایت
قم رمان
توضیح کوتاه درباره سایت
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " قم رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.