قم رمان
دانلود رایگان رمان قدیمی pdf
دانلود رمان گره های روشن اثری از عالیه جهان بین
خلاصه کتاب
حوله را دور سرم پیچیدم و از اتاق خارج شدم. وارد آشپزخانه شدم و از کشویِ یخچال، چند گیلاس برداشتم و به دهان انداختم. میوه‌ی نوبرانه… طعم ملسش را دوست داشتم. هنوز هسته‌هایش را از دهانم بیرون نیاورده بودم که موبایلم به صدا درآمد. هسته‌ها را درونِ سطل زباله تف کردم و به طرف صدا رفتم. با دیدن شماره‌ی خشایار، رد تماس دادم. حوصله‌ی شنیدنِ مزخرفاتش را نداشتم…
موضوعات
درباره سایت
قم رمان
توضیح کوتاه درباره سایت
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " قم رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.