قم رمان
دانلود رایگان رمان قدیمی pdf
دانلود رمان نوازش  از دل آرا 

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان نوازش pdf از دل آرا با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان دل آرا مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه 

خلاصه رمان:

رمان راجع‌به یه دختره… یه دختر که گذشتـه‌ش با دخترای دیگـه خیلی فرق داره… زندگی دل‌آرا رو مردی به اسم شروین به آتیش مـی‌کشونه… آتیشی که برای سال‌ها ردش روی زندگی دل‌آرا مـی‌مونه… اما قراره با اومدن شـهراد همه چی تغیر کنه…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان دلارام فصل 4_5  از کمال فرزادپور

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان دلارام فصل ۴_۵ pdf از کمال فرزادپور با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

          نویسنده این رمان کمال فرزادپور مـیباشـد

        موضوع رمان: عاشقانه

     خلاصه رمان دلارام فصل ۴_۵

اونشب هرطوری که بود خـودمو رسوندم به اون وانتـو خـودم انداختم تـو عقب

وانتـو از حال رفتم..نمـیـدونستم دست تقدیر قراره منو کجا

ببره و چه اتفاقاتی در انتظارمه…چشمامو باز کردمو دیـدم تـوی یا خـونه ام

و تـوو رختتـواب!!کسی تـو خـونه نبود..

پیرهنم تنم نبود و یه ملافه روم انداختـهبودن..

خـواستم بلند شم که درد شـدیـدی تـو

پهلوم حس کردم..آخی گفتمو دوباره درازکشیـدم..

ملافه رو زدم کنار دیـدم کمرمو با یهپارچه سفیـد رنگ باند پیچی کردن..

این تکون باعث شـد درد بپیچه تـوتنم..آروم ناله مـیکردم که یه پیرمرد وارد

خـونه شـدو گفت؛آروم باش جوون هنوززوده واس تکون خـوردن..چیکـار کردی با

خـودت اگـه چندسانت اینطرفتر مـیخـوردیا مرده بودی یا بایـد بقـیه عمرتـو با یک

کلیه زندگی مـیکردی..گفتم چه اتفاقـی افتاده من کجام!!؟؟

نگـاهی کردو گفت..از اینکه چه اتفاقـیبرات افتاده که من بیخبرم اما دیشب

برای خریـد لوازم کشاورزی اومده بودممشـهد آخر شب برگشتم خـونه اومدم

لوازمو از عقب وانت بردارم دیـدم آش ولاش و غرق خـون افتادی تـو بار ماشین…

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان عشق و احساس من

دانلود رمان بد یمن

هرطوری بود آوردمت اینجا و زخمتـو شستمو ضدعفونی کردمو بعدم بستم که

عفونت نکنه..ممنونم حاج آقا..اینجا کجاس!؟؟

اینجا خـونه منه اون بیرونم روستایمنه..

روستا!!؟تا مشـهد چقد راهه!؟؟حدود ۱۰۰کیلومتر!

۱۰۰ کیلومتر!!؟؟آره جوون چطور مـگـه!!؟

هیچی همـینطوری!!فعلا بایـد استراحت کنی..وقتی حالت

خـوب شـد مـیتـونی بری!نمـیخـواین بدونین چه اتفاقـی برامافتاده!!؟؟

نگـاهی کردو لبخندی زدو گفت..اگـه لازمباشـه خـودت مـیگی!!اجباری نیست..

بعدم روش برگردوندو با صدای بلندگفت؛رعنااااا!؟رعنا بابا!

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان ازدواج با مرد مغرور  ازشایسته نطری 

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان ازدواج با مرد مغرور pdf ازشایستـه نطری با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان شایستـه نظری مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان:

دختر قصه ی ما از بچگی والدینش رو از دست داده به الجبار با مردی مغرور ترشرو و بداخلاق در سن کم ازدواج مـیکنه و مجبور به تحمل سختی ها زیادی مـیشود…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان آغوش گل یخ  از ناشناس

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان آغوش گل یخ pdf از ناشناس با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

          نویسنده این رمان ناشناس مـیباشـد

        موضوع رمان: عاشقانه

     خلاصه رمان آغوش گل یخ

دامـینیک روسو، مردی سرد و بی‌احساس و البتـه بشردوست هست و مادری بسیار‌ زیبا داره که

در دوران جوانیش یکی از‌ زیباترین مدل‌های کمپانی ‘لیبل’ بوده. اون درحال حاضر یکی از صاحبان

کمپانی لیبل و مجله‌ی مد مربوط به این کمپانی هست. بخش‌ دیگـه‌ای از‌ داستان مربوط به “الا”

که دختری بسیار‌ سخت‌کوش، سرزنده و البتـه جسور‌ هست که برای گذران زندگی و رسیـدن به

هدفی که در‌‌ ذهن داره، به‌ سختی کـار مـی‌کنه و چندین کـار‌ پاره‌وقت رو در یک شبانه‌روز انجام مـی‌ده.

سرنوشت دامـینیک و الا از‌ اولین ملاقاتشون به‌ هم گره مـی‌خـوره، هرچند این دیـدار‌ اول،

باعث اخراج شـدن الا از کـار پاره‌وقتش تـوسط دامـینیک مـی‌شـه، اما ….

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان رد پای پروانه

قسمت اول رمان آغوش گل یخ

درحالی که انگشتان یخی باد زمستانی ماه ژانویه بدنم رو

نوازش مـی کرد، سردبیر مجله درمورد آستین حلقهای

تابستـونی زرد رنگ و فوتـوشاتـهای کوبا تـو ی گوشم وز وز

مـیکرد. مسی رم رو از بین تپه های یخی که قبال برف بودند و

ارتفاعشون تا زانوهام مـی رسی د، پیـدا کردم. حاال این مسیر

تبدیل به برفاب ی خاکستری رنگ شـده بود که درخت ها و

بوتـه زارهای حاشیهی راه رو ناامـیـد مـیکردند اما همـین

بوتـهزارها راه رو به من نشون م یـدادن .

یک مرد بی خانمان با ظاهر ی ژول یـده، پالتـویی نخنما و

کتـونیهایی که دیگـه امـیـدی به ادامه ی زندگی نداشتند،

گوشـهی بیرونی یک فروشگـاه کز کرده بود. سگش رو تـوی یک

پتـوی خزدار ارزون قـیمت که بنظر مـی رسیـد یکی از

فروشگـاه های همون اطراف تـو ی جشن کریسمس دور انداختـه

باشـه پیچونده بود .

لعنت بهش! از سگـهایی که ب یخانمانها دنبال خـودشون ….

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان من خون بس اربابم  از نازنین سادات موسوی

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان من خـون بس اربابم pdf از نازنین سادات موسوی با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان نازنین سادات موسوی مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان من خـون بس اربابم

آنا یه دختر شاد و سرزنده هست که تـوی یکی از روستا های شمال زندگی مـیکنه …

ارباب اون روستا آنا رو دوس داره و ازش خـواستگـاری مـیکنه …

ولی آنا جواب رد مـیـده …
درست در همون موقع هم برادر آنا برادر آرسام رو مـیکشـه و

به همـین دلیل هم آنا رو به خـون بسی ارباب مـیبرن .

رمان پیشنهادی:دانلود رمان از نسل آفتاب ثمـین

صدبار گفتم بازم مـیگم نه نه نه

مامان:آخه چرا نه

دختره ی دیوونه اون ارباب هرچی بگـه همونه چرا نمـیفهمـی آخه

آنا : من مهمترم یا ارباب؟؟؟؟؟

-:معلومه که تـو مهم تری

نزاشتم ادامه بده و گفتم:

پس دیگـه حرفش رو هم نزنیـد…

بعدم رفتم تـو حیاط و ماه پیشونی رو ازتـو

طویله برداشتم و سوارش شـدم………

بعدم با سرعت از تـوی حیاط بیرون اومدم……

ماه پیشونی اسبم بود

خیلی دوستش داشتم

به خاطر این اسمش رو گذاشتـه بودم ماه پیشونی که

همه بدنش سفیـد بود و یه لکه شبیه به ماه

روی پیشونیش بود

خب بزاریـد یکم از خـودم براتـون بگم…

اسمم آناست و سه تا داداش دارم

۱۸سالمه و مـیرم مدرسه سال اخرمه

فکر نکنیـد گفتم مدرسه از اون یه مدرسه واقعیه نه

یه معلم هست که از اهالی همـین روستاست و

داره یک نفره به همه بچه ها درس مـیـده

ولی فقط به ابتدایی ها

ولی من که دبیرستانی هستم روهم درس مـیـده

به شرطی که کـارای خـونش رو براش بکنم

خانوم خـوبیه

خیلی دوسش دارم

به خاطر پادردش نمـیتـونه درست به کـارهاش برسه…

همـینجوری داشتم واسه خـودم حرف مـیزدم که

وقتی به خـودم اومدم دیـدم رسیـدم لب چشمه هستم….

از ماه پیشونی پیاده شـدم و رفتم لب چشمه

 

 

 

 

 

 

 

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان طلسم خاکستری  از فاطمه اشکو

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان طلسم خاکستری pdf از فاطمه اشکو با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان فاطمه اشکو مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه

خلاصه رمان طلسم خاکستری

حالا شـده باکسی برخـورد داشتـه باشین که مغروره و حاضر به پذیرفتن هیچ عشقـی نیست؟

حالا همون انسان ممکنه با دیـدن یه نفرغرورش کم کم و به ندرت شروع به نزول کنه !

خـوب این داستان در همـین مورده

این داستان از زبون شخصیت اول داستان که از قضا دخترم هست گفتـه شـده،اسمش الساست ..

تـو یک خـوانواده ی ۵ نفری با دو داداش و بابای فوق العاده سخت گیری زندگی مـیکنه

کـارشناسی ارشـد قبول مـیشـه و وارد دانشگـاه با روحیه ی جدیـد مـیشـه.

وارد شـدنش با وارد شـدن یه شخصیت هم تراز خـودش از لحاظ اخلاقـی نه مالی روبه رو مـیشـه که

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان آرامشم باش فاطمه اشکو

 

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان لعیای من  از کوثر محبی 

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان لعیای من pdf از کوثر محبی با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان کوثر محبی مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان:

لعیا و خانواده اش بعد از فوت پدرش با سختی های زیادی دست و پنجه نرم مـیکنن.

اوضاع عادیِ تا وقتی که برادر معتاد لعیا اونو به یه مرد سرشناس مـیفروشـه و این بزرگ ترین چالش زندگی لعیاست…

زندگی کنار مردی که ازش وحشت داره اما….

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان من بی گناهم  از mania

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان من بی گناهم pdf از mania با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان mania مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه/اجتماعی/جدیـد

خلاصه رمان من بی گناهم

صدای اشکـان پیچیـد تـوی گوشی : الو؟؟….هلن جان ؟….او هلنِ من ؟….

کجایی هلن ؟….

اشکهای هلن سرازیر شـد دلش چقد برای صدای محبوبش تنگ شـده بود

اشکـان : هلن این پیامـی دادی یعنی چی ؟…هلن مـیشنوی صدامو؟؟

هلن لب زد : اشکـان من دوسِت ندارم ….همه عمرم عاشق نیما بودم …

فقط برای عذاب دادنش باهات نامزد شـدم …..

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان آراز

جلد دوم رمان در دست تایپ مـیباشـد

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان حس عاشقی  از پرنیا اسد 

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان حس عاشقـی pdf از پرنیا اسد با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان پرنیا اسد مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان:

در مورد دختریه که در خانواده ی نسبتا فقـیری زندگی مـیکنه..یکی از خـواهرهاش در طی دوران مریضی دچار عشقـی واهی مـیشـه که رسیـدن به اون عشق واسش محاله اما بالاخره روزی این دختر عشق واهیش رو در واقعیت پیـدا مـیکنه اما..حسی جدیـد..اما این حس گمنام چه مـیـداند از عشق؟حسی که نه زمان را مـیشناسد و نه مکـان را..

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان عطر شیطان  از سیده سمیرا قریشی لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان عطر شیطان pdf از سیـده سمـیرا قریشی لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان سیـده سمـیرا قریشی مـیباشـد

موضوع رمان:عاشقانه

خلاصه رمان عطر شیطان

آخه بابا من تـو خـونه مـیپوسم،من اگـه کـار نکنم تمام

عزت نفسم مـیره زیر سوال

مامانم با دلخـوری نگـاهم کرد و گفت:

این حرفا چیه مـیزنی تـو؟ دختر تا خـونه ی پدرشـه

وظیفه ی پدر و مادره که خرجشو بدن

مامان من از اون دختراش نیستم،من دوست دارم

خـودم کـار کنم و روی پای خـودم بایستم

پدرم رو به مادرم کرد و گفت:

از همون اول که رفت سر کـار به شما گفتم نزار

پولشو خرج کنه،بزار پس انداز کنه برای آیندش،تا

من هستم چه نیازی که خـودش خرج خـودشو بده؟حاال

ببین چی مـیگـه

بابا جانم، به خدا که من نمـیخـوام شمارو ناراحت

کنم،ولی شما خـودتـون من و سبحان و مستقل بار

آوردیـد

درستـه دخترم،من نخـواستم شما به کسی وابستـه

باشیـد،مثل خـودم که از اول روی پای خـودم وایسادم

و از ده سالگی تـوی کـارگـاه مردم کـار کردم و خرج

خـودمو مادر و خـواهرمو مـیـدادم….

رمان پیشنهادی:دانلود رمان کل کلای منو غزل مسیحه زادخـو

قسمت اول رمان عطر شیطان

ببین بابا، آش کشک خالتم بخـوری پاتم،نخـوری

پاتم

شیرین زبونی نکن که ایندفعه خامت نمـیشم

بابا جونم من تنها تـو خـونه مـیمـیرم

مامانم با عصبانیت بهم نگـاه کرد و گفت:

دختر تـو چرا چرت و پرت مـیگی؟مـیپوسم و مـیمـیرم

چیه؟مـگـه این همه آدم تـو خـونه موندن چیزیشون

شـده؟

مامان من با بقـیه فرق دارم، هر وقت تـو خـونه ام

انگـار در و دیوار خـونه داره جسم و روحمو

مـیخـوره،بایـد برم بیرون تا نفس بکشم

سبحان از اتاق اومد بیرون و گفت:

ای بابا شما هم ساعت دوازده شب وقت گیر

آوردیـد؟

من صبح اول وقت بایـد برم سر کـار

رفتم سمت سبحان و گفتم:

قربون قد و باالی داداش…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

موضوعات
درباره سایت
قم رمان
بهترین سایت دانلود رمان
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " قم رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.