خلاصه کتاب
داستان پسریه که عاشق نامزد دوستش میشه. سعی می کنه از این دختر دوری کنه اما وقتی می فهمه این نامزدی زوری هست و دوستش سعی داره به ترنم تجاوز کنه دیگه نمی تونه عقب بمونه. حالا باید ترنم رو عاشق خودش کنه در حالی که خودش نوه یه تاجر #مراکشی بزرگ تو تهرانه و رسومات خاص و سفت و سختی برای ازدواج و حجله عروسی دارن… رسوماتی که شاید هیچ دختر ایرانی حاضر نباشه بهش فکر کنه…