قم رمان
دانلود رایگان رمان قدیمی pdf
دانلود رمان بنده ها نمیخندند اثری از نده ها نمیخندند  اکرم حسین زاده
خلاصه کتاب
صدای دوباره‌ی آیفون که بلند می‌شود، ناچار مانتویم را تن می‌کشم و عجولانه روسری‌ام را هم بدون نگاه کردن به آینه می‌بندم. با همان حس و حال مزخرفی که از روز پیش در وجودم، نمی‌دانم چرا! دارم عرض کوتاه حیاط را رد می‌کنم. نفس پری می‌کشم، هنوز در را درست و حسابی باز نکرده‌ چشمانم جمع می‌شود، بوی معطر گل‌های مریم در مشامم پر می‌شود. نگاهم فرصت بالا رفتن پیدا نمی‌کند…
موضوعات
درباره سایت
قم رمان
توضیح کوتاه درباره سایت
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " قم رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.