قم رمان
دانلود رایگان رمان قدیمی pdf
دانلود رمان به جنونم کشاندند اثری از دل آرا دشت بهشت و مهسا رمضانی

دانلود رمان به جنونم کشاندند اثری از دل آرا دشت بهشت و مهسا رمضانی pdf بدون سانسور

دانلود رمان به جنونم کشاندند از دل آرا دشت بهشت و مهسا رمضانی با فرمت‌ های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

رهام سالها پیش گرفتار تهمتی شد که زن برادرش مسبب آن بود و دلیلی شد برای رفتن او از خانه پدرش، در طی رمان از گذشته باخبر می شویم. حالا رهام برگشته، آن هم به همراه نامزدش ماریا تا هم رفع اتهام کند و هم قلب پدرش را به دست بیاورد…

خلاصه رمان به جنونم کشاندند

صدای خنده هایش تمام سالن را پر کرده بود… از همان خنده ها که وادارت می کرد تو هم بخندی! تکرار پشت سر هم حرف «ق» آن هم از عمق گلو! شاید مضحک ولی به شدت تحریک کننده! تحریک کننده به خندیدن متقابل! تنها نقطه ای از او که شاید هنوز در من تاثیر می گذاشت… هنوز حضورمان را حس نکرده بودند… خودم را لعنت کردم که چرا زنگ نزدم و کلید انداختم! اگر زودتر خبردار می شدند حداقل جلویم نقش بازی می کردند که خوشحالن! شاید هم خوشحال نبودند اما در هر حال…

عکس العمل بهتری داشتند! – سلام. با شنیدن صدای ماریا از کنار گوشم ابروهایم در هم گره خورد… مگر از او نخواسته بودم حرفی نزند؟! نه تا وقتی که اجازه ندادم. این دختر واقعا می خواست گوشش را بپیچانم! همه سرها به سمتمان چرخید… لعنتی! کاش حداقل خودم را آماده کرده بودم و این طور شوک زده به بقیه نگاه نمی کردم! تنها کاری که انجام دادم فشردن دست ماریا و در آوردن صدای ضعیف «آخ»ش بود. – وای ببین کی اینجاست!! بالاخره به خندیدنش پایان داد!

پیراهن یاسی رنگی که بلندی اش تا زانوهایش بود، دیگر جذاب نشانش نمی داد! با دیدن چهره اش ناخودآگاه دهانم نیمه باز ماند! قبل از اینکه از شوک صورت شکسته شده اش بیرون بیایم خودش را به من رساند و با ذوق کاملاً مصنوعی به رویم لبخند زد: – خدایا باورم نمیشه… رهام!! فکر می کردیم دیگه هیچ وقت نمی بینیمت! و با ذوق به عقب برگشت: – پدر جون رهام اینجاست! نادیده گرفتن ماریا ابروهایم را در هم پیچاند! سینه ام را سپر کردم و صاف تر ایستادم تا بی میلی ام را نشان دهم…

دانلود رمان به جنونم کشاندند اثری از دل آرا دشت بهشت و مهسا رمضانی pdf بدون سانسور

خلاصه کتاب
رهام سالها پیش گرفتار تهمتی شد که زن برادرش مسبب آن بود و دلیلی شد برای رفتن او از خانه پدرش، در طی رمان از گذشته باخبر می شویم. حالا رهام برگشته، آن هم به همراه نامزدش ماریا تا هم رفع اتهام کند و هم قلب پدرش را به دست بیاورد…
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: به جنونم کشاندند
  • ژانر: دانلود رمان ,دانلود رمان ایرانی,دانلود رمان عاشقانه,
  • نویسنده: دل آرا دشت بهشت و مهسا رمضانی
  • ویراستار: دل آرا دشت بهشت و مهسا رمضانی
  • طراح کاور: قم رمان
  • تعداد صفحات: 209
  • منبع تایپ: قم رمان
لینک های دانلود
  • مجید
لینک کوتاه مطلب:
موضوعات
مطالب پر لایک
درباره سایت
قم رمان
توضیح کوتاه درباره سایت
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " قم رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.