قم رمان
دانلود رایگان رمان قدیمی pdf
دانلود رمان جدال پر تمنا بدون سانسور

دانلود رمان جدال پر تمنا اثر فرشته تات شهدوست بدون سانسور

دانلود رمان عاشقانه , ایرانی جدال پر تمنا اثری بینظیر از فرشته تات شهدوست رایگان و بدون سانسور pdf با لینک دانلود مستقیم از سایت قم رمان دانلود کنید

اسم رمان : جدال پر تمنا

تعداد صفحه : ۲۱۱۵

نویسنده : فرشته تات شهدوست

ژانر : عاشقانه , ایرانی

دانلود رمان جدال پر تمنا بدون سانسور به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان در

جدال پر تمنا خلاصه رمان

درباره دختری به نام بهار است که با مادرش زندگی میکنه و وضعیت مالیشون زیاد خب نیست که بعد از گرفتن دیپلم مجبور میشه بره تو یه شرکت کار کنه و به خاطر زیباییش پسر مدیر شرکت که اسمش کیارش صداقته از بهار خوشش میاد و بهش پیشنهاد ازدواج میده که …

گوشه ای از رمان جدال پر تمنا

خلاصه رمان داستان درباره ی دختری به اسم بهار هست که با مادرش زندگی می کنه..وضعیت زندگیشون زیاد خوب نیست تا حدی که اون مجبور میشه به محض اینکه دیپلمشو گرفت بره تو یه شرکت و بشه منشی اون شرکت..به خاطر زیبایی که داشته پسر رییس شرکت کیارش صداقت میاد خواستگاریش که بهار هم با اینکه علاقه ای به اون نداشته به خاطر وضعیتشون درخواستشو قبول می کنه و نامزد می کنند ..تو سفری که به شمال داشته با سرگرد آریا رادمنش رو به رو میشه ..…توی مدت نامزدیش با کیارش خیلی اذیت میشه و ناخواسته و ناغافل مسیر زندگیش تغییر می کنه.. و ادامه ی ماجراهایی که قراره توی این رمان برای بهار اتفاق بیافته..اتفاقاتی تلخ و شیرین..پر از فراز و نشیب که زندگی ساده ی بهار رو دست خوش تغییراتی قرار میده که بهار هرگز فکرشو هم نمی کرد زندگیش اینطور متحول بشه.. داستانی از عشق و دوست داشتن.. از یه دختر ساده با ظاهر و باطنی پاک و زیبا که تقدیر خواب های زیادی براش دیده و بهار باید با اون ها رو به رو بشه ولی اون تنها نیست…./ پایان خوشو در جلد دوم می خوانید که :بهار همون شبی که می خواد صندوق رو باز کنه و بفهمه منظور مادرش از بیان اون حرف ها چی بوده..ناگهان برق ها قطع میشه..رعد برق شدیدی می زنه..شدت باران زیاد بوده..بهار می ترسه..برای اولین بار از وقتی تنها شده می ترسه..میره بیرون که از همسایه شون کمک بگیره..از صدای رعد وبرق وحشت داشته..ولی همین که قدم به داخل کوچه میذاره و جلوی خونه ی همسایه می ایسته..ناگهان دستی جلوی دهانش رو می گیره و.. توی این رمان قراره اتفاقات زیادی بیافته..اتفاقاتی که سرنوشت بهار رو تغییر میده..یکی از همون اتفاقات فرستاده شدن بهار به دبی هست..و اتفاق دیگری که می تونه برای بهار سرنوشت ساز باشه اسراریه که در اون صندوقچه نهفته..ولی ایا دستش به اون صندوقچه می رسه؟..یا اینکه ناخواسته مسیر زندگیش تغییر می کنه و اون هم طبق همون چیزی که در اون صندوق هست؟. آریا کمکش می کنه؟..بر می گرده؟..سرنوشت این دو ” چی میشه؟…. “

  • برچسب ها:
  • مجید
لینک کوتاه مطلب:
موضوعات
درباره سایت
قم رمان
بهترین سایت دانلود رمان
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " قم رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.