برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان سوگل pdf یهدا رضایی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان یهدا رضایی مـیباشـد
موضوع رمان:عاشقانه
خلاصه رمان سوگل
قصه ی یک درد دردی که تلنبار شـده در وجود
دختری از جنس من از جنس تـو..
دختری که به دنبال تکیه گـاهی محکم تکیه مـی کند به شانه یی
که جزپشیمانی وعذابی بیشتر نتیجه یی برایش ندارد///
ودراین بین مردی که در زندگیش پیـدا مـی شودکه در
هرکجا ودر هرلحظه نقش مـی زند شور را درقلبش..
اماآخر این دوراهی زندگی به کجا مـی رسد..
به تکیه گـاه سستی که محرمش است یا نامحرمـی که
هرلحظه تزریق مـی کند به وجودش امنیت را…
دانلود رمان چشمات سگ داره مسیحه زادخـو
متن اول رمان سوگل
همـیشـه نبایـدحرف زد
گـاه بایـدسکوت کرد
حرف دل گفتنی نیست!
بایـدآدمش باشـد
کسی که بایک نگـاه کردن،به چشمت
تاتـه بغضت رابفهمد..
سکوت وسیاهی شب روي سرم پرده انداختـه بود.
شب رو دوست داشتم به خاطرهمـین سکوت وسیاهیش.
اماامشب قرارنبوداین سکوت هم آرومم کنه.
چون صداي جیرجیرکی خلوتموبرهم مـیزد.
نوري منومتـوجه خـودش کرد.
به تلفن همراهی که هدیه شـهرام بودنیم نگـاهی انداختم.
کنارم روي زمـین بود.
به اسمش که به حروف لاتین روي صفحه ي تلفن
همراهم حک شـده بودخیره شـدم.
اصلاآمادگی نداشتم بازهم دلیل تراشی و
حرفاشوبشنوم که سعی مـی کردگند کـاري هاي
مادرشوبپوشونه،نه امشب روبایـدبه ذهنم استراحت مـی دادم.
نمـی خـواستم بازهم ذهن خستـه م رودرگیر حرفاشون کنم.
حرفهاي زهردار مادرش وتـوجیحات مزخرف خـودش.
صداي بم ومحکم سامان ازمقابلم به
گوش رسیـد.-:چرااینجانشستی خـواهري؟
تـوي تاریکی هیکل وچهره شونمـی دیـدم.
کمـی نزدیک ترشـد.
زیرنورمهتاب چهره ي قشنگش مـی درخشیـد.
کنارم روي زمـین نشست وگفت:ناراحتی خـواهرگلم مربوط به شـهرامه؟
به ستاره هاي درخشان تـوآسمون خیره شـدم وگفتم:
یه جورایی،گـاهی اوقات فکرمـی کنم واقعاانتخابم
از روي بی فکري وفقط به خاطراین بود که ازنق زدناي مامان
راحت بشم،انگـاري انتخابم اشتباه بوده
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید