برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان سرنوشت ناخـواستـه pdf از پریسا ملازاده لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان پریسا ملازاده مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه/پلیسی
خلاصه رمان سرنوشت ناخـواستـه
سهیل صالحی با دوستش تـو یه باندن اون به دلیل سرنوشتی که داشتـه مـیخـواد
از مادرش و کسایی که باعث این سرنوشت بد شـدن انتقام بگیره و اعضای باندی
که در اون به اجبار کـار مـیکنن رو به پلیس معرفی کنه و…
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان رییس مغرور من
قسمت اول رمان سرنوشت ناخـواستـه
صدای احسان مثل متـه روی اعصابم بود دایم مـیگفت این مهمترین
ماموریتـه، اگـه اشتباهی بشـه رئیس سرهمه ی مارازیر آب مـیکنه
هه، رئیس ! رئیسی که حتی یکبار هم اونو ندیـدیم.
احسان دوست من است و من سحیل صالحی هستم، که بااحسان
دریک باند هستیم، دراین باند هرنوع خالفی است از آدم کشی
گرفتـه تا قاچاق مواد مخدر وسرقت.!
من پانزده سالم بود که پدرم به دلیل سکتـه مغزی فوت کرد
وضع زندگیمون خیلی خـوب بود تا اینکه پدرم ورشکست شـد،
دایما طلبکـارها جلوی درب خـونمون بودند تااینکه پدرم به خاطر
فشار های روحی که بهش وارد شـد سکتـه کرد.
بعد ازمرگ پدرم مادرم من را در یتیم خانه گذاشت و با پسر
عمویش مهران که از قبل همدیگـه را دوست داشتن ازدواج کرد
در کل ازدواج مادرم پروانه با پدرم به خاطر پول بوداماپدرم
اوراخیلی دوست داشت.
من همـیشـه درحال نقشـه کشیـدن برای فرار از یتیم خانه بودم
تااینکه
دریک شب بارانی از آن جا فرار کردم
سرگردان در خیابان ها قدم مـیزدم و از سنگدلی مادرم گریه
مـیکردم
دیگر تـوان قدم زدن را نداشتم….
به نزدیک ترین پارک رفتم و روی نیمکت نشستم، نگـاهم را به
چهره ی ماه دوختم، وازسرنوشتم که باعث تنها شـدنم شـده بود
گله کردم.
ناگـهان یک دست جلوی دهانم و یک دستمال روی بینی ام
گذاشتـه شـد. وقتی چشم هایم را …
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید