0

دانلود رمان گیسو پریشان  از الهه اسلامی

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان گیسو پریشان pdf از الهه اسلامـی با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

          نویسنده این رمان الهه اسلامـی مـیباشـد

        موضوع رمان: عاشقانه

     خلاصه رمان گیسو پریشان

شمـیم یاس های حیاط را به ریه هایم مـی کشم و به آوای خانم جون گوش مـی سپارم.

خانم جون انگشت های کشیـده و نحیفش را در گیسوان بلند لَختم فرو مـی کند و داستان را با صدای لطیفش ادامه مـی دهد:

آره دخترم…اون قدیم مدیما عشقا واقعی بود.مثل الان نبود که صبح عاشق شن و شب فارغ.

_خانم جون؟

_جونم مادر

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان خسرو ناهیـد را دوست دارد

دانلود رمان گیلدا

دانلود رمان تـوتیای چشمم

قسمت اول رمان گیسو پریشا

_شـهرزاد و فرهاد، لیلی و مجنون نمـی خـوام. قصه واقعی برام تعریف کن.

_چی بگم برات جون دلم؟

بوی نان سنگک تازه زودتر از صدای خش دار آقاجون رسیـد:

حاج خانم…از عشق خـودمون براش بگو

گونه های تپل خانم جون مثل انار های رسیـده ی حیاط سرخ شـد.دوست داشتم گونه هایش را درست مثل پوست انار

سوراخ کنم و آنقدر بمکم تا عصاره ی جانش، در رگ هایم جریان یابد.

_چرا اینجوری نگـام مـی کنی دختر؟

ریز خندیـدم و گفتم:خانم جون شما با همـین خـوشگلیات دل آقاجون رو بردیا…!!

چشمکی نثار قـیافه ی مهربانش کردم که گفت:

مادر…اون موقع ها خیلی بر و رو داشتم. مثل الان صورتم چروک مروک نبود…قـیافم زار…

آقا جون دنباله ی حرفش را گرفت: یه آبادی بود و دختر خانِ دِه.

از زنای دِه شنیـده بودم چشماش به تیزی عقابه و زیبایی آهو…

گیساشو حنایی مـی کنه و با گلای مریم پایینشو مـی بنده که وقتی از چارقد رنگـاوارنگش زد بیرون خـوشگل باشـه…

خانم جونت کم خـواسِگـار نداشت.

با شیطنتی در عمق نگـاهش ادامه داد:

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان